Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، ایرانیان آریایی از دیرباز به طبیعت و پدیده های طبیعی احترام ویژه ای گذاشته و همواره در حفظ و نگهداری آنها می کوشیدند. دلیل صحت عرایض بنده اینکه در بسیاری از جاهایی که پدیده های طبیعی مثل کوه، آبشار، سرچشمه، درخت کهنسال و... وجود داشته است ایرانیان در آنجا یک عبادتگاه و پرستش گاه دایر کرده و به برگزاری آیین های عبادی خود می پرداخته اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رفته رفته به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم و همه ساله در چنین روزهایی تب و تاب برگزاری جشن شب چهارشنبه آخر سال یا شب چهارشنبه سوزی همه جا و همه کس را فرامی گیرد.

البته بیشتر قشر کودکان، جوانان و نوجوانان درگیر این قضایا می شوند زیرا بزرگترها و والدین یا این سبک جشن و شادی را قبول ندارند و بیشتر سبک دوران خود می پسندند و یا فرصت انجام این کارها را ندارند. اما جوانترها انرژی و فرصت لازم را برای پرداختن به این برنامه ها دارند.

آتش یکی از پدیده های طبیعی است که در نزد ایرانیان از احترام ویژه ای برخوردار بوده و این احترام و تقدس به حدی بود که بیگانگان که اطلاع دقیقی از فرهنگ غنی ما ندارند، نیاکان ما را متهم به آتش پرستی نموده اند. درحالی که هرگز چنین چیزی صحت نداشته و ایرانیان هیچ گاه آتش پرست نبوده و اتفاقاً اولین قوم یزدان پرست کره خاکی، ایرانیان بوده اند و مدت ها پیش از ظهور اسلام نیاکان ما به وجود خدای یگانه اعتقاد داشته اند و این مدعا به دفعات در سنگ نبشته ها و کتیبه های یافت شده در آثار تاریخی به اثبات رسیده است.

برخی از اعراب، شب چهارشنبه را شب ایجاد شدن جهنم می دانند و آنرا بدیمن می شمارند و برعکس ایرانیان شب چهارشنبه را شب "آفرینش نور" دانسته و آنرا خوش یمن می دانستند و از همین رو آخرین شب چهارشنبه سال را جشن گرفته و به شادی می پرداختند.

به روایتی مختار ثقفی که به واسطه داشتن دوستان ایرانی، آشنایی بیشتری با رسوم آنان داشت در چنین شبی تعدادی از قاتلین امام حسین(ع) را به قصاص محکوم کرد تا بزم خود در این شب را تکمیل کند.

البته دلایل دیگری برای برپایی آتش در این شب مطرح شده که از آن جمله می توان به خانه تکانی ایرانیان در این ایام اشاره کرد که در آن تمام بوته های زاید و لوازم کهنه و قدیمی منزل را به آتش می کشیدند و از بین می بردند.

همچنین بعد از تحمل ماه ها فصل سرد و تاریک زمستان، با وزیدن نسیم بهاری اقدام به پاکسازی منازل کرده و بوته های زاید روییده در حیاط و باغچه را بیرون آورده و به همراه سایر لوازم مستعمل و ضایعات خانه خارج می کردند و چون فضای مناسبی برای جمع آوری آنها وجود نداشته است آتشی برمی افروختند و آنها را می سوزاندند و با گرما و نور حاصل از آتش همه جا را گرم و نورانی کرده و سرما و تاریکی زمستان را فراموش می کردند. هرچه بود، رفته رفته این شب که در آستانه سال نو می باشد به یک جشن بزرگ ملی تبدیل شد که در آن، تمامی مردم ایران به پایکوبی می پرداختند.

این جشن، بخش های مختلف و متنوعی داشته که آتش افروزی تنها بخش کوچکی از آن بوده است. قسمت هایی مانند حافظ خوانی، قاشق زنی، فالگوش ایستادن، دورهم نشینی، خوردن غذای محلی و تنقلات و...

بعضی از این بخش ها اگر چه پایه خرافاتی داشته اما در نهایت منجر به یک حرکت پسندیده شده و در واقع پایه گذار فرهنگ اخلاقی مناسبی در جامعه می شده است. به عنوان مثال فالگوش ایستادن بخشی از این شب بود. به این صورت که پسران و دختران جوان به صورت مخفیانه در گوشه ای پنهان شده و از میان حرف ها و صحبت های عابران بخشی را به عنوان فال آینده زندگی خود فرض می کردند. قطعاً این مسئله واقعیت ندارد و خرافات است اما همین مسئله گذشتگان را وادار می کرد که حداقل در این شب از حرف ها و صحبت های نامناسب پرهیز کرده و بیشتر از عشق و محبت و دوستی و امید به زندگی صحبت کنند که اگر کسی در گوشه کنار فالگوش ایستاده حرف ناشایستی نشنود.

یا در آستانه سال نو، اعتقاد بود که با هر حس و حالی که بر سر سفره هفت سین باشی، تا آخر سال به همان صورت خواهی بود. به همین جهت، پیشینیان سعی می کردند که در آن دقایق با دلی پر از امید و عاری از حسد و کینه و بخل بر سر سفره حضور داشته باشند که تا پایان سال همین حالت را داشته باشند. این اعتقادات، نادرست و غیرواقعی است اما باعث شده بود که تبدیل به اخلاق های پسندیده ای در جامعه شود.

این جشن یکی از آثار فرهنگی به جا مانده از نیاکان و گذشتگان ما بوده و ما باید مثل هر اثر دیگری در حفظ و نگهداری آن بکوشیم. اما متاسفانه این جشن به دلایلی از جمله سودجویی برخی افراد فرصت طلب، تبلیغات غلط بیگانگان، عدم مدیریت و کنترل این جشن و بویژه بی اهمیتی مسئولان به رسوم قدیمی و جلوگیری قهری و جبری از برگزاری این جشن باعث تغییر مسیر در نحوه برگزاری آن شد به طوریکه همه ساله در این شب شاهد تعداد زیادی مصدوم و حتی تلفات جانی در بین شهروندان می بودیم. هر چند که خدارو شکر در سال های اخیر با ارائه برنامه های آموزشی در بین جامعه و فرهنگ سازی مناسب و همکاری خوب رسانه ها شاهد آمار کاهشی در حوادث این شب هستیم.

انتهای پیام/

کد خبر: 1133372 برچسب‌ها اخبار حوادث

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: اخبار حوادث شب چهارشنبه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۸۲۲۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر

دمی همدم و همراه شدن با حضرت حافظ پیشینه‌ای چند قرنی در میان ایرانیان و فرهنگ ایرانی دارد. بدون شک همه ایرانیان از خردسالی با حافظ و فال این شاعر و عارف نامی آشنایی دارند.  

به گزارش «زی‌سان»، حافظ‌خوانی در مراسم‌های مختلف همانند لحظه سال تحویل و شب یلدا، بخشی از فرهنگ و سنت دیرینه جامعه ایرانی است. در کنار خواندن غزلیات، گرفتن فال حافظ نیز یک رسم همیشگی برای ایرانیان است.  

این باور قدیمی در میان ایرانیان وجود دارد که حضرت حافظ داننده عالم نهان و غیب است و در لحظات مختلف با رجوع فال حافظ می‌توان تصمیم درست را گرفت. فال دوشنبه ۱۷ اردیبهشت به تفال حافظ بدین گونه است:‌

غمِ زمانه که هیچش کَران نمی‌بینم

دَواش جز مِیِ، چون ارغوان نمی‌بینم

به تَرک خدمتِ پیرِ مُغان نخواهم گفت

چرا که مصلحتِ خود در آن نمی‌بینم

ز آفتابِ قَدَح ارتفاعِ عیش بگیر

چرا که طالعِ وقت آن چُنان نمی‌بینم

نشانِ اهل خدا عاشقیست، با خود دار

که در مشایخِ شهر این نشان نمی‌بینم

بدین دو دیدهٔ حیران من هزار افسوس

که با دو آینه رویش عیان نمی‌بینم

قدِ تو تا بِشُد از جویبارِ دیدهٔ من

به جایِ سرو جز آبِ روان نمی‌بینم

در این خُمار کَسَم جرعه‌ای نمی‌بخشد

ببین که اهل دلی در میان نمی‌بینم

نشانِ مویِ میانش که دل در او بستم

ز من مَپرس که خود در میان نمی‌بینم

من و سفینهٔ حافظ که جز در این دریا

بضاعت سخن دُرفشان نمی‌بینم

تعبیر و تفسیر غزل

اندوه این دنیا بی‌پایان است و تنها راه چاره برای مقابله با آن بی‌اعتنایی و سخت نگرفتن اتفاقات پیش‌آمده است. مصلحت آن است که موقعیت فعلی خودت را تثبیت کنی زیرا زمان مناسب برای تغییر هنوز فرا نرسیده است. بهتر است در مورد کاری که شروع کرده‌ای فکر کنی. با مشورت و اندیشه بیشتر می‌توانی به نتیجه بهتری دست یابی. گاهی دنبال اهل دلی هستی اما نمی‌یابی؛ اگر اطراف خودت را از انسان‌های خیرخواه خالی دیدی، دست به زانوی خودت بگیر و بلند شو. برخی کارها هیچ نفعی که ندارند هیچ، باعث می‌شوند عمر و وقت خودت را هم تلف کنی، پس بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد، خود را به دردسر مینداز.     

  tags # فال حافظ سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • بهترین بروکر بازار فیوچرز برای ایرانیان
  • محدودیت ترافیکی روز برگزاری مراسم یادواره شهدای بازی‌دراز
  • ساکنان رفح به هشدارهای تل آویو درباره تخلیه وقعی ننهادند
  • ابهام بزرگ بایرن برای بازی مرگ و زندگی برنابئو
  • هشدارهای آمریکا درباره سفر به آلمان جدی شد
  • فال حافظ امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • ادعای ستاره بایرن: به رئال فکر می‌کنیم، نه باخت!
  • میقاتی دریافت رشوه از اروپا برای نگه داشتن پناهجویان سوری را تکذیب کرد
  • آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟
  • مهار آتش‌سوری انبار لاستیک در بلوار رحمت شرقی شیراز